مهربون مه آلود

دست بردار از این در وطن خویش غریب

مهربون مه آلود

دست بردار از این در وطن خویش غریب

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

بابا می گه : دوست داشتن مثه سکه می مونه و دل مثه قللک... 

 

اگه مهر کسی به دلت افتاد ... اون وقت اگه سکشو بخواد باید دلتو بشکونه ... 

 

اون وقت چه جوری انتظار داری وقتی نزدیکم می شی خورده شیشه های دلم دستتو نبره؟ها؟؟  

 

 

 

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش            بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

نظرات 3 + ارسال نظر
Mute Vision 1 اسفند 1388 ساعت 11:28 http://mute-vision.blogspot.com

باید در این قلک رو گل گرفت و گذاشتش تو کمد .
این جوری راحت تر میشه زندگی کرد .

[ بدون نام ] 1 اسفند 1388 ساعت 23:48 http://caligo0la.blogspot.com/

دوست داشتن مثل خیلی چیزا میمونه
اما ما اون چیزایی رو ترجیح میدیم که دردناکتر و سوزناکترن
:)
خوشم اومد مه آلود

هیچکده 2 اسفند 1388 ساعت 12:28

سلام ...

چقدر قشنگ بود ... و چقدر راست ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد