مهربون مه آلود

دست بردار از این در وطن خویش غریب

مهربون مه آلود

دست بردار از این در وطن خویش غریب

از این همه به دنیا آمدن خسته ام ... خ س ت ه

هیچکی غم صدامو ... غم نگامو نشنید ...  

من خ س ت ه ا م از این همه به دنیا آمدن ... 

 

من در حسرت صدایی بودم که دست هایم را دوست داشت.

نظرات 2 + ارسال نظر
Mute Vision 1 شهریور 1389 ساعت 04:29 http://mute-vision.blogspot.com

من در حسرت صدایی بودم که دست هایم را دوست داشت ...
بجز سه نقطه نتونستم چیزی بهش اضافه کنم .

نیاز 22 شهریور 1389 ساعت 09:37 http://niaz1345.blogfa.com

عالی بودو...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد