هر قصه ای با یکی بود و یکی نبود ...
آغاز می شود ...
که یکی بود و یکی نبود ...
یکی رفته بود ... و یکی مانده بود ...
مانده بود و گریه کرده بود ...
و من و تو یکی بودیم ... یکی بود.. یکی نبود
ادامه...
نمی دانم ؟ اگر یکبار دیگر خلق می گشتم اگر یکبار دیگر نوجوان و کودک و نوزاد می گشتم کدامین راه را از نو نمی رفتم؟ و یا یک بار و صد بار و هزاران بار می رفتم؟ نمی دانم چه می کردم ؟
سلام دوست گرامی امیدوارم که خوبه خوب باشی عزیز مرسی که سر زدی از بابت لینکیدنت هم ممنون خوشحالم کردی اوومدی آپ قشنگی بود واقعا خوشم اوومد کم....ساده....ولی زیبا و پر معنی عالی بود من با اسم مهربون مه آلود لینکت کردم عزیز شاد و موفق باشی یا علی التماس دعا
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
نمی دانم ؟
اگر یکبار دیگر خلق می گشتم
اگر یکبار دیگر نوجوان و کودک و نوزاد می گشتم
کدامین راه را از نو نمی رفتم؟
و یا یک بار و صد بار و هزاران بار می رفتم؟
نمی دانم چه می کردم ؟
سلام دوست گرامی
امیدوارم که خوبه خوب باشی عزیز
مرسی که سر زدی
از بابت لینکیدنت هم ممنون
خوشحالم کردی اوومدی
آپ قشنگی بود
واقعا خوشم اوومد
کم....ساده....ولی زیبا و پر معنی
عالی بود
من با اسم مهربون مه آلود لینکت کردم عزیز
شاد و موفق باشی
یا علی
التماس دعا